 
در فرآیند توسعه پایدار فرهنگ و اقتصاد، به عبارتی «تلفیق معنویت با مادیات» از جایگاه والائی برخوردار بوده و هست.
	همانطوریکه مستحضرید،
	اقتصاد
	بعنوان علمی محوری بصورت متدولوژیکی
	تخصیص بهینه ی
	
		منابع محدود را برای ارضای نیازهای نامحدود
	
	اشخاص (ملتها)
	بررسی و مطالعه مینماید، برای کاربردی نمودن
	اصول علمی آن در محیط
	اجتماعی
	نیاز به ایجاد بسترهای
	حقوقی
	و
	فرهنگی
	مناسب در زمینه تامین امنیت
	حقوقی (قضائی)
	برای
	فعالیتهای اقتصادی
	و
	 احقاق حق
	فعالان اقتصادی
	داشته و از این لحاظ نیاز به کمک
	علم حقوق
	دارد.
	
	با توجه به اصول مسلم
	حاکمیت حق، حقوق بنیادین زیستن و توسعه پایدار و حق حاکمیت ملت ها و قوای ناشی از
		آنها،
	ضروریست عالمان
	حقوق، 
	اقتصاد،
	فرهنگ
	علی الخصوص متخصصین
	حقوق تاسیسی، حقوقی
	اقتصادی
	فرهنگی،
	اجتماعی،
	اداری
	و
	اجرائی
	دست در دست یکدیگر، با تفکیک کامل فعالیتهای
	فرهنگی
	و
	اقتصادی
	از
	قوه مجریه،
	نسبت به بازبینی اختیارات هریک از آنها اقدام و فعالیتهای
	فرهنگی
	و
	اقتصادی
	را در قالب دو قوه مستقل «
	 فرهنگی اجتماعی 
	» و «
	اقتصادی
	»، تعریف و متون مجموعه قوانین و مقررات
	 حقوقی  عرفی 
	لازم را که در برگیرنده کلیه
	فعالیتهای اقتصادی
	و
	 فرهنگی اجتماعی 
	در قلمرو
	حاکمیتی ملت بنیان در کشورها
	باشد، تهیه و به نهادهای حکمرانی و قانون گذاری زیربنائی ارائه نمایند. از این طریق میتوان امیدوار بود که بسترهای
	حقوقی،
	اقتصادی،
	فرهنگی،
	اجتماعی،
	اداری
	و
	اجرائی
	مناسب فراهم خواهد شد.
در مجموع این نکته را میشود یادآوری نمود که نظریه تفکیک قوای منتسکیو که بیش از دو قرن از طرح و سپس ورود آن در قالب سه قوه مقننه، مجریه و قضائیه در قریب به اتفاق کشورها در سطح جهان میگذرد و هماهنگی لازم را با فرهنگ کشورهائی که این لباس سه گانه را بر تن پر محتوای فرهنگی شان نموده اند، نداشته و ندارد، دیگر جوابگوی نیازهای ملتها برای برخورداری از مزایای حقوقی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اداری و اجرائی، از اصل حقوقی مسلم حق بنیادین توسعه پایدار نبوده و نخواهد بود. لذا میتوان نظریه تفکیک قوای منتسکیو را از قالب سه گانه آن، به شکل جدید پنجگانه قوه مقننه، قوه اقتصادی، قوه فرهنگی اجتماعی، قوه اداری اجرائی و قوه قضائیه، متکی بر فرهنگ هر جامعه تغییر، و قوه مجریه که سالیان سال تسلط کامل بر مباحث فرهنگی اجتماعی و اقتصادی داشته، در این حالت پنجگانه، ملزم به رعایت حقوق کامل ملت ها و قوای دیگر و اجرای کامل قوانین مصوبه قوه مقننه که تجلی حاکمیت اراده ملتها میباشد، خواهد بود.
در جمهوری اسلامی ایران، این مدل پنجگانه علمی و کاربردی پیشنهادی را میتوان با ارائه متون کامل مجموعه های لازم و مکفی برای هر قوه، به مقام ناظر بر سه قوه کاربردی و ایشان خواهند توانست با توجه به کیفیت هریک از موضوعات، در راستای حق حاکمیتی ملت، بازبینی لازم قانون اساسی وار را از طریق اصل یکصدوهفتادوهفتم، در فصلها و اصول مربوطه در قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی ایران اعمال و برای تصویب نهائی ملت به همه پرسی بگذارند.
در این حالت، پنج قوه یاد شده، در قبال ملت (دارنده حق حاکمیت) و مقام ناظر بر سه قوه (بعنوان تبیین کننده برنامه ریزی های کلی حکمرانی، ناظر و بازدارنده متخلفان احتمالی در پنج قوه) مسئول و نتیجتا شاهد اعتلای روند رشد و توسعه همه جانبه و مستمر کشور و بهره وری از فعالیتهای مثبت روند اقتصادی واقعی در سطح بین ملل متکی بر اصول مسلم حاکمیت حق و حق بنیادین توسعه پایدار اشخاص، خواهیم بود.
جمعه، هفدهم دیماه 1389، برابر با هفتم ژانویه 2011
 
	برای اطلاعات بیشتر در خصوص حقوق، اختیارات، مسئولیت ها و تفاوتهای دو مدل حاکمیتی پنج قوه ای
	
	در دو سیستم حکومتی ایدئولوژیکی حکمرانی نمای مبتنی بر ادیان و سکولاریسم
	لطفا با ایمیلهای زیر تماس حاصل فرمائید
	با تشکر قبلی
	
	حق یار و یاورتان باد
 
 
 
 
 
 
 
 
 
   
   
    
		 
	 
	 
	 
 
	 
	 
 
	 
	 
	 
	 
		 
	 
	 
  